اشتراک گذاری:

قاریان قرآن

با ما در ارتباط باشید

چهارده روایت قرآن کریم

چهارده روایت قرآن کریم

بررسی چهارده روایت قرآن کریم

چهارده قرائت متفاوت از قرآن وجود دارد که بر پایه قرائت قاریان هفت‌گانه نقل شده است. تا قرن چهارم هجری به عللی چون قرآن‌های متفاوت میان مسلمان‌ها، ابتدایی‌بودن خط عربی و اِعمال سلیقه قاریان قرآن (کسانی که قرآن را آموزش می‌دادند) قرائت‌های گوناگونی از قرآن میان مسلمانان رواج داشت. در این قرن ابن‌مجاهد، هفت قرائت را از میان همه قرائت‌ها برگزید که قاریان آنها به قُرّاء سبعه مشهور شدند. از آنجا که هریک از این هفت قرائت با دو روایت متفاوت نقل شده است، چهارده قرائت مختلف از قرآن به وجود آمد.
گفته‌اند روایت های چهارده‌گانه در حدود ۱۱۰۰ مورد با هم اختلاف دارند. اهل سنت و شیعیان هر چهارده روایت را معتبر می‌دانند. امروزه روایت حفص از قرائت عاصم میان مسلمانان رواج دارد. در قرآن‌های چاپی این روایت ضبط شده است. برخی معتقدند که عاصم این قرائت را با یک واسطه از امام علی(ع) گرفته است. حافظ شاعر ایرانی، چهارده‌روایت را از بر داشته و در بیتی این مطلب را آورده است.

شکل‌گیری چهارده‌ روایت قرآن کریم

تا قرن چهارم قمری، به عللی چون وجود قرآن‌های متفاوت میان مسلمان‌ها، ابتدایی‌بودن خط عربی، نقطه‌‌نداشتن حروف، خالی‌بودن حروف از حرکات، وجود لهجه‌های مختلف و اِعمال سلیقه قاریان قرآن (کسانی که قرآن را آموزش می‌دادند) قرائت‌های گوناگونی از قرآن میان مسلمانان رواج داشته است.
در قرن چهارم قمری، ابن مجاهد، استاد قرائت‌‌شناسان بغداد، هفت قرائت را از میان همه قرائت‌ها برگزید که قاریان آنها به قُرّاء سَبعه مشهور شدند. بعد از آن قرائت‌شناسان از میان روایت‌هایی که از هر یک قرائت‌های هفت‌گانه موجود بود، دو روایت را که نسبت به دیگر روایت‌ها دقیق‌تر بود، انتخاب کردند و بنابراین چهارده روایت از قرآن میان مسلمانان رواج یافت.

تفاوت قرائت‌های چهارده‌گانه و چهارده‌روایت

در کتاب‌های علوم قرآنی از چهارده قرائت قرآن سخن به میان می‌آید که نباید آن را با چهارده‌روایت یکی دانست. مراد از چهارده قرائت قرآن مجموعه قرائت‌های قُرّاء سَبعه است، به‌علاوه هفت قرائت دیگر که برخی بعدها به آنها افزوده‌اند. هر یک از این چهارده قرائت خود با دو روایت ضبط شده است که در مجموع ۲۸ روایت از قرآن را شکل می‌دهد؛ اما چهارده‌روایت تنها به روایت‌هایی گفته می‌شود که از قرائت‌های قراء سبعه به جا مانده و میان مسلمانان متداول بوده است.

قرائت‌های هفت‌گانه

قاریان هفت‌گانه یا قرّاء سبعه، هفت نفر از قرائت‌کنندگان قرآن کریم در سدۀ دوم هجری قمری بودند که در نحوه خواندن برخی از کلمات قرآن با یکدیگر اختلاف داشتند. این افراد نحوه خواندن خود را از برخی تابعین آموخته بودند که تابعین نیز به نوبه خود نزد صحابه آموزش دیده بودند.پژوهشگران، منشأ اختلاف قرائت در متون کهن را امری طبیعی و ناگزیر دانسته‌اند.

 

وجه اختلاف قرائت‌ها

پدید آمدن لهجه و گویش‌ها در درون هر زبان امری طبیعی و ناگزیر است و اختلاف قرائت در هر متنی، به ویژه در متون کهن پیش می‌آید. در قرآن مجید هم با وجود نهایت احتیاط و امانتداری در مشورت و دقت، اختلاف قرائات راه یافت، و نمی‌شد راه نیابد. و در واقع از آن زاده شد. در حیات و حضور خود پیامبر(ص) نیز گاهی تفاوت دو تلفظ نزد ایشان مطرح می‌شد و حضرت یکی یا گاه هر دو را تصویب می‌کردند و حدیث سبعه اَحرُف (اینکه قرآن ۷ وجه مقبول دارد) ناظر به همین معناست. یعنی پیامبر (ص) برای رفع عسر و حرج، و تا زمانی که قرآن همه‌گیر شود و هیچ صاحب لهجه‌ای خود را از آن یا آن را از خود بیگانه نیابد در این باب چندان سخت نمی‌گرفت، و اختلاف تلفظ‌ها را، تا حدی که ا ختلالی در معنی ایجاد نمی‌کرد، خطیر یا خطرناک نمی‌یافت. علل عمده اختلاف قرائات چند امر بود؛ از جمله: اختلاف لهجه‌ها، نبودن اعراب و نقطه در خط عربیِ صدر اسلام، اجتهادات فردی صحابه و قاریان، دور بودن از عهد اول و مهد اول اسلام- مکه و مدینه، نبودن علائم سجاوندی و وقف و ابتدا و هرگونه فصل و وصلی که بعدها علم قرائت و تجوید عهده‌دار تدارک آن شد.

از اواخر قرن دوم و اوایل قرن سوم نهضت تدوین قرائات درگرفت و بسیاری از قرائت شناسان بر آن شدند که از میان انواع قرائات، صحیح‌ترین آنها را برگزینند و ثبت کنند. نخستین کسانی که به این کار همت گماشتند هارون بن موسی (۲۰۱-۲۹۱ق) و ابو عبید قاسم بن سلّام (۱۵۷-۲۲۴ق) بودند که فرد اخیر، ۲۵ تن قاری ثقه را شناسایی و قرائات ایشان را ثبت و ضبط کرد که قاریان هفت‌گانه (قراء سبعه) از آن جمله بودند. یک قرن بعد، ابوبکر بن مجاهد (۲۴۵-۳۲۴ق) که قرآن پژوه برجسته‌ای بود، در سال ۳۲۲ق از میان قاریان بسیار، قرّاء سبعه را برکشید، که از آن پس مرجع طراز اول قرائت قرآن شناخته شدند. بعدها سه قاری بزرگ دیگر نیز بر این عده افزوده شدند (= قاریان دهگانه). البته قاریان چهارده گانه و بیست گانه هم در تاریخ علم قرائت مشهورند؛ ولی قاریان دهگانه کسانی هستند که سند روایت آنان از طریق تابعین تابعین، به تابعین و از آن طریق به صحابه، اعم از کاتبان وحی و حافظان قرآن یا دیگران، و سپس به پیامبر(ص) می‌رسد.

قاریان هفتگانه و دهگانه

از قراء سبعه عده بسیاری نقل کرده‌اند، ولی قرآن پژوهان و قرائت‌شناسان بعدی، روایت دو تن از راویان هر قاری را که از نظر ضبط و صحت سند و طول ملازمت و آموزش نزد قاریان یا مقریان هفتگانه، دقیق‌تر و پذیرفتنی‌تر بوده است، به اصطلاح استاندارد کرده‌اند، از این روی ۱۴ روایت پدید آمده است.

 

اسامی قاریان هفتگانه و راویان چهارده‌گانه

  1. عبدالله بن عامر دمشقی (م ۱۱۸ق)
    1. راوی اول اول: هشام بن عمار
    2. راوی دوم: ابن ذکوان
  2. عبدالله بن کثیر مکی (۴۵-۱۲۰ق)
    1. راوی اول: البَزّی، احمد بن محمد (۱۷۰-ح ۲۴۳ق)
    2. راوی دوم: ابو عمرو محمد بن عبدالرحمن ملقب به قُنبُل (۱۹۵-۲۹۱ق)
  3. عاصم بن ابی النجود (۷۶-۱۲۸ق) (وی قرائتش را از ابوعبدالرحمان سلمی آموخته که سلمی نیز از امام علی (ع) فراگرفته است؛ به علاوه از زر بن حبیش نیز آموخته که او نیز از عبدالله بن مسعود آموخته است.
    1. راوی اول:حفص بن سلیمان اسدی (۹۰-ح ۱۸۰ق)
    2. راوی دوم: شعبه بن عیاش (۹۵-۱۹۴ق)
  4. زبّان بن علاء ابوعمرو بصری (ح۶۸-۱۵۴ق)
    1. راوی اول: حفص بن عمر الدوری (م۲۴۶ق)
    2. راوی دوم: ابوشعیب سوسی، صالح بن زیاد (۱۹۰-۲۶۱ق)
  5. حمزه بن حبیب کوفی (۸۰-۱۵۶ق)
    1. راوی اول: خلّاد بن خالد کوفی، ابوعیسی شیبانی (۱۴۲-۲۲۰ق)
    2. راوی دوم: خلف بن هشام (۱۵۰-۲۲۰ق)
  6. نافع بن عبدالرحمن مدنی (۷۰-۱۶۹ق)
    1. راوی اول: وَرش، عثمان بن سعید مصری (۱۱۰-۱۹۷ق)
    2. راوی دوم: قالون، عیسی بن مینا (۱۲۰-ح۲۲۰ق)
  7. کسائی، علی بن حمزه (۱۱۹-۱۸۹ق)
    1. راوی اول: لیث بن خالد (م ۲۴۰ق)
    2. راوی دوم: حفص بن عمر الدوری (که راوی ابوعمرو بصری یعنی زَبّان بن علاء هم بوده است).

چون سه تن بر این قاریان هفتگانه (قراء سبعه) اضافه شود قاریان دهگانه (قراء عشره) به دست می‌آید.

۸. خلف بن هشام (۱۵۰-۲۲۹ق)

  1. راوی اول: اسحاق (ابو یعقوب اسحاق بن ابراهیم بغدادی) (م۲۸۶ق)
  2. راوی دوم: ادریس، ابوالحسن عبدالکریم.

۹. یعقوب بن اسحاق (۱۱۷-۲۰۵ق)

  1. راوی اول: رُوَیس، محمد بن متوکل (م۲۳۴ق)
  2. راوی دوم: روح، ابوالحسن روح بن عبدالمؤمن هذلی (م۲۳۴ق)

۱۰. ابو جعفر یزید بن قعقاع (م۱۳۰ق)

  1. راوی اول: عیسی، ابو الحارث عیسی بن وردان مدنی (م۱۶۰ق)
  2. راوی دوم: ابن جماز، سلیمان بن مسلم (م ب۱۷۰ق)

قرآن پژوهان و اصولیان شیعه درباره حجیت قرائات هفتگانه و دهگانه بحث کرده‌اند.

تواتر یا عدم تواتر قرائت‌های قرآن کریم

قاریان دهگانه کسانی هستند که سند روایت آنان از طریق تابعینِ تابعین، به تابعین و از آن طریق به صحابه، اعم از کاتب وحی و حافظ قرآن یا دیگران، و سپس به رسول خدا(ص) می‌رسد. سند روایت بقیه قاریان به این روشنی نیست و یا در کتب معتبر مربوط به این علم ثبت نشده است. اما اختلاف است که آیا قرائت‌های هفت‌گانه یا دهگانه متواتر است یا نه، که در ذیل بدین امر پرداخته می‌شود.

نظر اهل سنت

دربارۀ قرائت‌های مشهور هفت‌گانه دیدگاه‌ها متفاوت است. گروهی از علمای اهل سنت بر این باورند که این قرائت‌ها به تواتر به پیامبر اسلام(ص) می‌رسند و چه بسا این نظر در میان آنها مشهور باشد. از سبکی نقل شده است که قرائت‌های ده‌گانه را متواتر می‌دانست. حتی بعضی از آنها زیاده‌روی کرده، چنین پنداشته‌اند که اگر کسی بر این باور باشد که لزومی ندارد قرائت‌های هفت گانه متواتر باشد، کفر ورزیده است. این نظر به مفتی سرزمین اندلس، ابو سعید فرج ابن لُبّ نسبت داده شده است.

نظر شیعه

علامه حلی، قرائت‌های هفتگانه را متواتر می‌داند و قرائت هر یک از آنها را در نماز جائز می‌داند ولی دیگر قرائت‌ها را متواتر نمی‌داند و خواندن آنها را در نماز جائز نمی‌داند. شهید اول، قرائت‌های دهگانه را متواتر می‌داند و از این رو، گفته است که می‌توان به هر یک از آنها در نماز عمل کرد.

اما به گفته آیت الله خوئی در میان شیعیان معروف آن است که این قرائات متواتر نیستند. برخی از این قرائت‌ها اجتهاد قاری و برخی منقول به خبر واحد هستند. البته بین تواتر خود قرآن با تواتر قرائت‌ها هیچ ملازمه‌ای نیست. زیرا ادلۀ تواتر و ضرورت قرآن به هیچ وجه تواتر قرائت‌ها را اثبات نمی‌کند، چنانکه دلایل نفی تواتر قرائت‌ها به هیچ عنوان به خود قرآن سرایت نمی‌کند.

 

دلایل متواتر نبودن قرائت‌های قرآن کریم

دلایل ذیل را می‌توان برای اثبات عدم تواتر قرائات برشمرد:

  1. بررسی وضعیت راویان ما را بدین یقین می‌رساند که قرائت‌ها با خبر واحد به ما رسیده‌اند. حال ادعای تواتر این قرائات از خود قاریان چگونه می‌تواند صحیح باشد؟
  2. بررسی راه‌هایی که قاریان قرائت خود را از آن راه‌ها گرفته‌اند دلیلی قطعی است بر این که این قرائت‌ها با خبر واحد به آنها رسیده است.
  3. اتصال سند به خود قاری تواتر را قطع می‌کند، زیرا هر کدام از قاریان خود قرائتش را نقل کرده است.
  4. استدلال هر قاری بر صحت قرائت خود و روی گرداندن از قرائت غیر خود، دلیلی قطعی است بر این که قرائت‌ها به اجتهاد و آراء قاریان مستند است، چرا که اگر متواتر بود نیازی به استدلال واحتجاج نبود.
  5. این که عده‌ای از محققان بزرگ برخی از قرائت‌ها را رد کرده‌اند، دلیلی روشن بر عدم تواتر آنهاست، زیرا اگر قرائت متواتر بود جایی برای این رد نبود.

مشهورترین روایت قرآن کریم

به گفته محمدهادی معرفت همواره مشهورترین قرائت از قرآن قرائت عاصم به روایت حفص بوده است. او این قرائت قرآن را قرائتی کاملا شیعی دانسته است؛ چرا که حفص از اصحاب امام صادق (ع) و عاصم از بزرگان شیعه کوفه بوده است. به نوشته التمهید، عاصم قرائتش را با یک واسطه از امام علی(ع) گرفته است. البته فقهاء شیعه قرائت قرآن ونماز‌خواندن با دیگر قرائت‌های متداول از قرآن را جایز می‌دانند.

روایت‌های چهارده‌گانه در شعر حافظ

برخی معتقدند که حافظ شاعر قرن هشتم هجری، از اساتید قرائت قرآن بوده، چهارده روایتِ قرآن را از بر داشته و ازاین‌رو در اشعارش به حافظ تخلص کرده است. خود او در بیتی این مسئله را آورده است:

عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ
قرآن ز بر بخوانی در چهارده روایت

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *